نتایج جستجوی عبارت «ادهم توکل ۱۳۴۴/۶/۲۰ شهید حامد توکل ۱۳۶۱/۶/۱۶ شرکت ملی ذوب‌آهن ایران ۱۳۶۴/۱۲/۷ ۱۳۶۷/۱/۵ مدرسه شهید مفتح نی‌ریز گردان کمیل صنایع الکترونیک ایران» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید جمعه بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ 27/9/1364 بسم رب شهداء و الصدیقین به نام الله و به نام شهدای بدر تا شهدای صدر اسلام و به نام خدای بزرگ که تمام جهانیان را آفرید. به نام الله وصیتنامه خودم را آغاز می‌کنم. اگر شهید شدم و به آرزوی خود رسیدم، از پدر، مادر و برادرانم می‌خواهم که مرا حلال کنند و به بزرگی خودشان مرا ببخشند. از مادرم می‌خواهم که چند سالی که زحمت کشید و مرا بزرگ کرد، مرا حلال کند....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی باز عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي باز عباسي »
علی‌باز عباسی فرزند ایاز در سال 1337 در خانواده‌ای مذهبی در روستای دهمورد نی‌ریز دیده به جهان گشود. در کودکی بسیار کوشا و فعال بود و علاقه زیادی به تحصیل داشت اما به علت بی عدالتی و فقر دست و پا گیر و به علت عدم بضاعت مالی، قادر به تحصیل نشد و به کار کردن در مزارع و همچنین امور دامداری پرداخت. مشکلات زندگی او را فردی سخت کوش بار آورد. شهید عباسی چون علاقه زیادی به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اسدالله سبقت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله سبقت »
آنگاه که از گلستان لاله‌های سرخ ایران می‌گذری، بر گلبرگ خونرنگ آنها بنگر و ببین که درد عشق با عاشقان چه کرده است. بشنو از باد صبا، از سبقت آنها که در رسیدن به وصال محبوب چگونه از سروجان گذشتند. اسدالله از قبیله عاشقان دردمندی است که 5/3/1308 در روستای مشکان، میان خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. نبودن امکان تحصیل، او را از فراگیری سواد محروم ساخت و میز و صندلی مدرسه با کرامت انسانی وی آشنا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عبدالله علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۶/۱ همراه با درخشندگی خورشید، رخ همچو ماهش در روستای مشکان نی‌ریز درخشید و دنیایی از طراوت و شادابی را همراه آورد. از همان دوران کودکی طعم تلخ محرومیت را چشید و از کسب علم و دانش محروم شد. برای کمک به خانواده در تأمین معاش، همراه پدر به امور کشاورزی و دامداری پرداخت. برای دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی برای اولین بار، ۱۳۶۴/۲/۱۴ به جبهه رفت و دومین نوبت ـ ۱۳۶۵/۷/۲۲ ـ از سوی سپاه پاسداران در...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
عطر دل‌انگیز غنچه وجود غلامرضا، اولین روز از اسفندماه سال ۱۳۴۲، در یک روز سرد زمستانی در روستای کوشکک و در فضای خانه‌ای که با نور حق روشن بود پراکنده شد. دوران طفولیت را در آغوش گرم خانواده گذراند. هفت‌ساله بود که راهی دبستان شهاب شد و دوره ابتدایی را با نمرات عالی پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد آغاز و به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آباده طشک مهاجرت کرد و در...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید کاووس شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید کاووس شیخعلی »
اولین گریه‌های کاووس در تاریخ 1343/1/20 با نغمه‌های بلبلان در هم آمیخت و رایحه دل‌انگیز وجودش با عطر گلهای بهاری در روستای کوشکک نی‌ریز، همراه شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب آغاز و به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک پشت سر نهاد. از همان کودکی به کارهای سخت کشاورزی تن داد و با سختی‌های زندگی آشنا شد. برای کمک به خانواده تحصیل را رها کرده و ناچاراً به کار پرداخت. کاووس...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید افراسیاب اشناگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید افراسیاب اشناگر »
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلو تبدیلا. (سوره احزاب، آیه 22 ) وقتی در بهار پرواز قشنگ پروانه‌ها را به تماشا می‌نشینی، خاطره صدها پروانه عاشق که با دیدن لاله‌های پرپر شده‌ انقلاب اسلامی خود نیز سوختن و به خاکستر شدند، بر سینه‌ات سنگینی می‌کند. شهید افراسیاب آشناگر یکی از همین پروانه‌ها بود که 3/1/1340 در نخستین روزهای بهاری در روستای کوشکک از توابع شهرستان نی‌ریز میان...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نی‌ریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمه‌ای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقی‌ها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمی‌توانم ببینم که برادرانم در جبهه‌های سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایه‌های] انقلاب اسلامی و...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید ابراهیم کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
بسم الله الرحمن الرحیم ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین. پروردگارا! گناهان ما و زیاده رویهایمان را در کارهامان ببخشای و گامهایمان را استوار ساز و بر کافران پیروزمان گردان. (سوره آل عمران، آیه 147) ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا و الیک المصیر، ربنا لا‌تجعلنا فتنه للذین کفروا و اغفر لنا ربنا انک انت العزیز الحکیم. پروردگارا! بر تو توکل کرده‌ایم و بسوی تو باز گشتیم و بازگشت بسوی تو است،...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولی‌عصر(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی و تمامی شهدا و رزمندگان اسلام، از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز. البته من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای ملت ایران، ملتی که چشم تمامی مسلمانان جهان به آنها و رهبر آنها می‌باشد، وصیتی و یا پیامی بدهم؛ فقط خواهشی که دارم، امام را تنها نگذارید. وحدت همیشگی خود را حفظ کنید. خدمت گذار یکدیگر...